۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

نور در معماری

زیبائی که به چشم می آید از پرتو نور و روشنائی است و گرنه در تاریکی ،زیبائی مفهومی ندارد.زیبائی حقیقتی با نور معرفت درک می گردد و زیبائی ظاهری با عزیزترین حس ما که بینائی است دیده می شود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث می شود که زیبائی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شیء جلوه کند. بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند ،مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود. در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد. این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملاً اثر بخش باشیم.
نور و بشر
از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند، آن ها را عبادت کرده و می پرستیدند.این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمزآلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند. حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ، خورشید، ماه، بلور و نور آتش استفاده می کنند. در اغلب ادیان، نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.
تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران
دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهنترین مدارک و نمونه های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره شاروکین یافت. از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که بر روی برج ها ساخته شده اند تشخیص داد. در دوره هخامنشی در تخت جمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالای درها و حتی بام ها، روزن ها و جام خانه هایی داشته وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آن ها را چگونه چند جفت در که اغلب بسته بوده روشن می کرده است؟
در اصل از خصوصیات سبک پارسی، تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمان هاست. در این دوره از اصل اختلاف سطح، جهت جذب نور به داخل استفاده می شد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفانگ معلوم شده که انحراف زوایای بناهای تخت جمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که بوسیله ایجاد سایه روشن های گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه می داده مکان های مورد نیاز برای زیستن را به صورتی بسازد که در فصول مختلف سال هر خانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید. از نورگیری بناهای اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست ولی سرپرسی سایکس در مورد کاخ هاترا می گوید: تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی بوده اند. ارتفاع آن ها مختلف و نیز روشنائی آن ها از دهنه و هلال هایی بوده که به سمت مشرق باز می شدند. از روی تصویر بازسازی شده نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان می دهد این احتمال را ممکن می سازد که اشکانیان از این روش برای نورگیری بنا استفاده می کردند. ساسانیان تمایل به نشان دادن تضاد بین سایه و روشنائی داشته اند و این امر د رتمام بناهای آن ها مشهود است. نوک گنبد های بناهای چهار طاقی آن ها بصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج داشته اند. ایوان کرخه در خوزستان، طرز نور گرفتن از اطاق را برای اولین بار نشان می دهد، البته در بناهایی که طاق ضربی داشته اند معمولاً تأمین نور از آن قسمت هایی بوده که سقف مسطح داشته اند.روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق سازی های عصر ساسانی است به معمار اجازه می داد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند. طریقه نورگیری از جام خانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای این معماری می شود می بینیم که در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده می کردند تنها از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده می کردند.اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوس ها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمت هایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.
حال به بررسی تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری دیگر نقاط جهان می پردازیم:
در مصر باستان نور دارای اهمیتی ویژه بوده است.بنا به موقعیت سرزمین مصر، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد. فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته. لوکوربوزیه در این ارتباط می گوید: «معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است. چشم های ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم: این سایه و روشن ها هستند که فرم ها را در مقابل ما برهنه می سازند. مکعب، مخروط، کره،استوانه و هرم اولین فرم هایی هستند که نور آن ها را به ما عرضه می کند.تصاویر آن ها ناب، ملموس و صریح هستند».
اما در معماری مصر بازی نور و سایه تنها محدود به فرم های بزرگ اولیه نیست. سطوح این احجام از نقوش برجسته ای پوشیده شده اند که با کمال ظرافت نقش پردازی و بر سنگ تراشیده شده اند و به این ترتیب پدیده سایه - روشن در اینجا در مقیاسی کوچکتر نیز تکرار شده است. برای مصریان وجود ذات خداوند برای بشر غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد. راه رسیدن به این خداوند که بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر می شده است. ژان لوئی دو کانیوالJean-louis do canival روشنائی مجسمه های معبد خفرن را به این ترتیب توصیف می کند: «نور از پنجره های کوچک بین دیوار و سقف به داخل و به تک تک مجسمه می تابید و به وسیله سنگهای کف که مرمر سفید صیقلی بودند به ترتیبی منعکس می شد که نوری کاملاً محو و فاقد جهت، فضا را روشن می کرد و ستون ها و دیوارها که از گرانیت سرخ بودند در تاریکی باقی می ماندند». در مورد معابد یونانی هم می توان گفت که بیشتر این معابد مجسمه وار بودند و اثر آن ها می بایستی بیشتر بر فضای پیرامون معبد باشد. تنها وظیفه داخلی معبد نگاهداری مجسمه های مذهبی بوده است. در بسیاری از معابد یونانی با روشی شبیه به معبد خون با استفاده از یک آب نما که در فاصله بین مجسمه و در ورودی ساخته می شد نورپردازی مجسمه را اصلاح می کردند. نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس می شد و مجسمه را روشن می ساخت. در فضاهایی که احتیاج به نور بیشتری داشتند، یونانیان از نور سقف استفاده می کردند: بخشی از سقف را با ارتفاع بیشتر ساخته و از فضایی که به این ترتیب به وجود می آمد برای تاباندن نور به داخل استفاده می کردند. در معماری آغاز مسیحیت و نیز در معماری بیزانس همواره تلاش می شده است هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود و فضایی رﺅیایی بیافرینند و روشن است که نورپردازی در این راه نقشی عمده داشته است.حال به بررسی عناصر نورگیری در معماری سنتی ایران می پردازیم.
عناصر نورگیری در معماری سنتی
این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیر ها.
گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول آنهایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته دوم آنهایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند مثل پرده. عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره مشبک، جام خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گلجام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی. در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.
کنترل کننده های نور
رواق: فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می دهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
تابش بند: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض ۶ الی ۱۸ سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود ۵ متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.
سایه بان ها: ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه طبیعی داشته باشند. کارایی سایه بان ها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد. سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.
سرادق: سایه بنا بر سرا که پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا می شد.
ساباط: کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.
پرده: استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب می شد. بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بند هایی بوده که ب طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.
نورگیرها
شباک: هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پرده ای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آنرا با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.
در و پنجره های مشبک
پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رﺅیت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود. پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند. گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.
روزن
روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخهائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار می دادند.
ارسی
ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.
جامخانه
در کلاله گنبد ها و کلمبه های گرمابه ها و غلامخانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای درآمده اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشه ای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسبترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.
هورنو
به نورگیری بالای سقف گفته می شود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیه ی قسمت ها میسر نیست، لذا در نزدیکیهای تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.
در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.
فریز و خوون در ساختمان
خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم رنگ هائی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستون ها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.
کار بندی و مقرنس
در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. بدین ترتیب که موجب می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر می گیرد.
نقش هشتی در نور رسانی به بنا
بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون می بایست نور شکسته شود، تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی از نظر وارد شونده نداشته باشد. یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور، هشتی های ورودی هستند که گرد و یا چند ضلعی ساخته می شدند. در بالای هشتی معمولاً نورگیری وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به داخل انتقال می دهد، به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل کردن نور و حرارت از ویژگیهای معماری سنتی، به ویژه در حاشیه کویر است.
انواع طاق ها، قوس ها و فیلپوش ها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم به سزایی دارند. وجود فیلپوش منجر به ایجاد سه منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبد ها شده است. منطقه سوم همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجره های کوچکی باز می شد و به نورگیری بنا کمک می کرد. ابداع شیوه طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیماً بر روی جرزها عمل کند و دیوارها و طاق ها سبک شده و آن ها را شکافته و پنجره در آن قرار دهند و بدین طریق نور فراوان و غیر مستقیم حاصل می شود. طاق های آهنگ نیز یا دارای پنجره های جانبی است و یا در بالای آن ها گنبد های کوچکی با پنجره تعبیه شده است. در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو «طاق آهنگ» هم ارتفاع و هم عرض حاصل می شود نیز می توان روزنه های وسیعی ایجاد کرد. طاق گهواره ی نیز به معمار اجازه می دهد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند. عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی صورت می گرفت، از جمله اینکه در حمام ها از طریق روزنه های متعدد و یا جامخانه ها بر حسب درونگرا یا برونگرا بودن، نورگیری متفاوت بود.
هر چند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل می شود باید میزان تابش نور مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تأمین شود. چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول مختلف سال بستگی دارد. در شرایط سرد حداکثر انرژی خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید در جهتی قرار گیرد که بیشترین تابش آفتاب را دریافت نماید، بر عکس وقتی هوا گرم است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد، به همین دلیل نحوه نورپردازی بنا در اقلیم های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است و هر کدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوه ی نورگیری و نور پردازی خاصی را می طلبد.
ابزار و وسایل روشنائی
بعد از به پایان رسیدن روشنائی روز، انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است. لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهر ها و ساخت خانه های مسکونی وجود یک وسیله بعنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده؛ و یا اینکه بتوان از آن در هر جایی از ساختمان استفاده کرده حس شد. بنابراین از این زمان تأمین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل نوری نامیده می شوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل گوناگونی در این زمینه روی آورد. این وسایل که در مجموع وسایل روشنائی نامیده می شوند جهت تأمین نور مصنوعی برای روشنائی بخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب بودند. این وسایل عبارت بودند از: پیه سوزها، شمعدان ها، چراغ دان ها، پایه چراغ ها، قندیل ها، فانوس ها، مشعل ها، شمع ها و چراغ های روغنی.
تصاویر زیر مربوط به مسجد شیخ لطف الله هستند که یکی از شاهکارهای معماری در دوره ی صفویه است. در این مسجد ورود نور از راه روزنه هایی است کوچک، بر فراز گنبد خانه که حالت های متغیر و گوناگونی را در طول روز ایجاد می کند. از آنجا که - به علت گردش نور خورشید- تابش نور در طول روز فقط بر تعدادی از این روزها صورت می گیرد، فضای داخلی مسجد در هر ساعت روز حال و هوایی متفاوت و مخصوص به خود (به همان زمان) پیدا می کند.
بررسی بهره گیری از نور طبیعی در چند نمونه از بناهای غربی در دوره های مختلف
ابتدا به چگونگی بهره گیری از نور طبیعی در کلیسای گوتیک می پردازیم. ایده اصلی سبک گوتیک که «ساختن بخشی از آسمان در روی زمین » بود فضایی غیر مادی طلب می کرد. دو عامل در حل این مشکل کمک می کردند. عامل اول انتقال سازه باربر ساختمان به بیرون و عامل دوم نورپردازی مناسب را می توان دانست. ابعاد عناصر سازه ایدر درون را تا حد امکان کم کردند و به این ترتیب توانستند که در سطوح آزاد شده پنجره های بسیار بزرگ به کار گیرند. نوری که از بخش بالای دیوارهای ناومیانی به داخل می تابد چنان شدید است که در این بخش هیچ قسمت تاریکی باقی نمی ماند. بیننده واقعاً خیال می کند که سقف میانی بالای سر او معلق است. به عکس بخش پائین ناومیانی نیمه تاریک است. دو ناو کناری با داشتن ابعاد لازم برای عناصر سازه ای در قسمت پائین دیوارهایشان امکان چنین نورپردازی ای را نمی دهد. انسان در این قسمت خیال می کند که در فضای نیمه تاریک زمینی ایستاده است و وقتی به بالا نگاه می کند«آسمان» روشنی را که جایگاه هر آنچه که خدائی است می بیند. سقف کلیسا می بایستی «سقف بلند و معلق» آسمان را القا کند.
در سبک باروک فضا پر از تضا بوده و حواس را می فریبد. در اینجا نیز نورپردازی بسیار مهم است، ترتیب دادن متناوب بخش روشن بخش هایی که در سایه هستند باعث می شود که تصور عمق تقویت گردد. بیننده خیال می کند که فضا تا بینهایت ادامه دارد. سازه ساختمان با نورپردازی مناسب به صورتی «غیرخوانا» در می آید و تمامی ساختمان حالتی خیال انگیز به خود می گیرد. در این دوره بخصوص در بناهای آخر دوران باروک استفاده از نور غیر مستقیم نیز رایج بود. اغلب در این ساختمان ها بیننده تقریباً نمی توانست پنجره ها را ببیند و روشنایی فضای داخلی از انعکاس نور روی دیوارها تأمین می شد.
لوئی کان به دلیل حساسیتش نسبت به ارزش نور در طراحی ساختمان «شاعر نور پردازی» نامیده شده است و موزه هنری کیمبل که توسط او طراحی شده چکیده تمام طراحی های خوب نورپردازی با نور روز می باشد. این ساختمان می بایست در زمره کلاسیک های تمام دوران ها قرار گیرد.
از قدیم نورپردازی موزه های هنری با شک و تردید فراوان همراه بوده، زیرا اشعه ماوراء بنفش موجود در نور روز، بخصوص بر نقاشی ها، می تواند تأثیر مخرب داشته باشد. کان ملایم ترین سطح نور روز را برای روشنائی محیط در موزه کیمبل انتخاب کرد، با تصور اینکه تأثیر مخرب وجود نداشته یا حد اقل بسیار کم خواهد بود. او انتظار داشت با نور روز احتیاجات بیولوژیکی را ارضا نماید، و ایجاد احساس آرامش از طریق آگاهی به زمان، و فراهم نمودن حالت ها و احساس های بسیاری دیگر. این موزه از یک سری طاق های مدور بتنی متصل به یکدیگر به طول ۳۰ متر و به عرض ۷ متر با یک نورگیر سقفی شفاف در امتداد برآمدگی هر طاق ساخته شده است. نور روز از طریق «اتصالات نور طبیعی معلق» «natural light fixlure » که در زیر نورگیر سقفی قرار دارد بازگردانده و تصفیه می شود. اتصالات نور روز شامل قابی است که صفحه ای فلزی به آن متصل شده است، و دارای سوراخ های ریز می باشد که اجازه نفوذ مقداری از نور روز را داده تا هر گونه کنتراست شدید ممکن بین قسمت تحتانی اتصالات و اطراف آن را تعدیل نماید. تصاویر زیر بخش هایی از این موزه هنری را نشان می دهند.
از دیگر بناهایی که از نور روز به زیبائی هر چه تمام تر در آن بهره گیری شده ساختمان جدید «بانک هنگ کنگ و شانگهای» اثر نورمن فاستر است. در این ساختمان سعی شده تا با استفاده از یک آئینه مقعر غول آسا سالن ورودی را که در داخل ساختمان قرار دارد و بیش از سی متر ارتفاع دارد روشن کنند. با استفاده از یک آئینه که در بیرون ساختمان است ابتدا نور به داخل ساختمان منعکس می شود و سپس با استفاده از آئینه دوم نور ۹۰ درجه تغییر جهت پیدا کرده و از بالا به داخل سالن ورودی تابانده می شود.
نتیجه گیری
نور، غیر مادی ترین عنصر محسوس طبیعت، همواره در معماری ایرانی وجود دارد و در واقع نشانه ی عالم والا و فضای معنوی است. در دوران معماری سنتی نحوه ی نگاه به نورتحت تأثیر تفکر اسلامی به عالی ترین درجه ی خود می رسد و مظهر تقدس و عالم معنوی شناخته می شود. معماری ایرانی معماری ای حقیقت جوست، حقیقت در معماری کمال است و کمال از آن باریتعالی است و هر چه در این معماری حضور دارد، عضوی از آن است که جداناپذیر است و روی به سوی حقیقت دارد. نور نشانی از حرکت به سمت حقیقت است که حالت فیزیکی و مادی ندارد و این موضوع در کنار عوامل دیگر مانند اقلیم و موقعیت قرارگیری یک بنا، و نحوه ی استفاده از نور، مطرح می شود. در صورتی که این امر در معماری غرب به شکل دیگری است. اصول حاکم در معماری معاصر چیزی به غیر از حقیقت است، حتی اگر خلاف آن باشد. معماری مدرن روی به سادگی و خلوص دارد که با عناصر شکلی و فرمال به کمال خود می رسد و این غیر از خلوص معنوی است. با این نگرش و تفکر نور در معماری حضور مستقیم دارد، در صورتی که در معماری ایرانی نور همیشه تعدیل شده دریافت می شده است و این امر همانطور که قبلاً هم به آن اشاره شد از طریق عناصر تشکیل دهنده ی معماری، مانند انواع روزن ها، نورگیرها، گلجام و شیشه های رنگی و ارسی ها تأمین می گردید. نا گفته نماند که گرچه در معماری غرب ساختمان کاملاً در مقابل نور گسترده می شود و یا مزاحمت های مستقیم نوری کاملاً منع می گردد، ولی می توان آن را به طریق نورپردازی های مصنوعی جبران و تأمین کرد که از نظر نگرش آنها به حضور عینی نور مورد قبول و بسیار جالب توجه است.

۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه

ساخت بلندترین برج فرانسه


پیرمرد کالیفرنیایی که او را از پریتزکر ۲۰۰۵ به خاطر داریم بالاخره کار خود را کرد؛ مدیر عامل مهندسان مشاور مرفسیس، قرار است بلندترین برج را در تاریخ فرانسه برای پاریس بسازد. ساختمانی شیشه‌ای که بلندمرتبه تر از برج ایفل است.
پاریس برای ساخت و سازهای جدید محدودیت‌هایی دارد؛ از آن جمله در بخش‌های قدیمی شهر ساخت و ساز جدید و بلند مرتبه صورت نمی‌گیرد و ساختمان‌های موجود تا آنجایی که امکان داشته‌باشد، مرمت می شوند.
در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران در سال ۱۹۸۹ تصمیمی مبتنی بر طراحی و اجرای بخش جدیدی از شهر پاریس گرفته‌شد که ساختمان‌های تجاری بر آن حکومت می‌کردند و به مینی منهتن مشهور شد؛ این طرح در ناحیه لادفانس در غرب بخش قدیمی شهر شکل گرفت که بزرگترین مرکز شهری اروپا است و فرانسوی ها به سبب رقابت دیرینه با آمریکا آنرا بنا نهادند. لادفانس آغاز نسل جدیدی از ساخت و سازهای شهری بنام مراکز تجاری شهری بود که پس از آن در مسکو، آمستردام، مادرید و ... همان الگو تکرار شد. این الگو هم اکنون در آستانه ساخت نسل جدیدی از ساختمانهای تجاری است.
مرفسیس قرار است برجی با نام برج نور در همین منطقه بسازد؛ برجی که با توربین های بادی عظیم کامل می‌شود و زیربنایی در حدود ۱۳۰۰۰۰ متر مربع دارد. این طرح هزینه ای در حدود۹۰۰ میلیون یورو دربرخواهدداشت و قرار است تا سال 2012 به بهره‌برداری برسد!

۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه

استادیوم ملی “لانه ی پرنده”







“لانه ی پرنده”، طراحی شده توسط گروه معماری Herzog & De Meruron که توانست بیشترین توجهات رو در طی این مسابقات به خودش جلب کنه. هم مراسم افتتاحیه و هم مراسم اختتامیه در این ورزشگاه برگزار میشه. در زمان رقابت ها هم مسابقات دو میدانی و همچنین مسابقات فوتبال رو در این ورزشگاه برگزار میکنن. فعلا” برای بازی های المپیکاین استادیوم گنجایش یازده هزار تماشاچی رو داره که میتونه تا ۸۰.۰۰۰ نفر هم افزایش پیدا کنه. ایستایی این بنا هم مثل لانه ی پرندگان با درهم تنیده شدن عوامل ایستایی در هم ایجاد میشه که در نما هم ظاهر خودش رو نشون میده.

sperlous.com

ورزشگاه بسکتبال بازی های المپیک چین








این ورزشگاه که تیم ملی بسکتبالمون همه ی بازیهاش رو توی اون باخت و گنجایش چیزی حدود ۱۸.۰۰۰ تماشاگر رو داره، مجهز به سیستم نمایشی LED ، سیستم چرخه ی آب، شیشه های خود پاک کن و سایر تکنولوژی های روز دنیاست. این مجموعه توسط موسسه ی تحقیقات معماری پکن ساخته شده. ظاهر این مجموعه، که چیزی شبیه مکعبی است که در گیاه بامبو یا یک نوع چوب پیچیده شده، در حقیقت از نوعی آلیاژ الومینیوم است. در شب، دسته های رنگی LED ، نمای این بنا رو زیباتر هم میکنه.

مکعب آبی، گروه معماران PTW ، شرکت اوو آروپ



این نام، برای مرکز شنا و بازی های آبی المپیک سال ۲۰۰۸ پکن در نظر گرفته شده. پروژه به شکل یک مکعب بسیار ساده ، ولی پیچیده در نظر گرفته شده که سعی در شبیه شدن آن به اجتماع مولکول های آب شده. ابعاد این مکعب بزرگ ۱۷۷*۱۷۷ متر و ارتفاع آن ۳۱ متر است. الهام بخش این نوع سازه ، شکل ارگانیک حباب های صابون و کف بوده ، گرچه این نوع سازه به کرات در طبیعت قابل مشاهده هست : در سلول های زنده ، در کریستال های تشکیل دهنده ی مواد و … این ساختار توسط دو دانشمند به نام های “phelan” & “weaire” برای تقسیم بندی فضا پیشنهاد شد : یکی ۱۴ وجهی ( شامل ۱۲ پنج ضلعی و دو شش ضلعی منتظم ) و دیگری یک ۱۲ وجهی ( شامل ۱۲ پنج ضلعی منتظم ) این راه حل در حال حاضر بهترین روش برای تقسیم فضای سه بعدی است و به رغم ظاهر پیچیده، قابلیت تکرار پذیری فوق العاده ای دارد. در این نوع هندسه فقط سه نوع سطح، چهار نوع لبه و سه نوع گوشه (گره) به کار رفته.

دهکده ی المپیک پکن


چینی ها برای اینکه بتونن ۱۶.۰۰۰ نفر از ورزشکاران و مقامات رسمی که برای این بازی ها به پکن میرن رو اسکان بدن، به فکر ساخت محلی افتادند که بازده بسیار خوبی از نظر انرژی داشته باشه. در حقیقت این مهمترین عاملی بود که بر دهکده ی بازی ها تاثیر گذاشت. با تکنولوژی های جدیدی مثل آب گرم کن های خورشیدی و سیستم های کنترلی هوشمند و سلول های برقی آفتابی، دهکده ی بازی های پکن فقط ۱/۳۰ ام انرژی ای رو که ساختمان های معمولی هدر میدن از دست میده. علاوه بر اون بیش از ۲۰۰ تن از آب این مجموعه روزانه تصفیه شده و دوباره وارد چرخه ی آبی این مجموعه میشه.مساحت این مجموعه چیزی حدود ۱۶۰ جریب (هر جریب میشه تقریبا” ۴۰۴۷ متر مربع! ) براورد شده.

خانه ی دوطبقه ی کاغذی !!!






در جشنواره ی معماری Biennale امسال ( جشنواره ای هنری که هر دوسال یک بار در ونیز ایتالیا برگزار میشود ) طرحی از یک معمار چینی به نام Li Xianggang نظر خیلی از منتقدان را به خود جلب کرد. این خانه ی دو طبقه که شبیه یک سنگر است، تنها با جعبه های کاغذی، لوله های مقوایی و چسب نواری ( و تعداد کمی میخ ) اجرا شده است. البته شاید این طرح را بتوان در خیلی از انباری ها و مغازه ها پیدا کرد! انبوه جعبه های روی هم گذاشته چیز جدید و فوق العاده ای نیست ، ولی اولین کسی که ایده ی ارائه دادن آن در یک مسابقه را داشته به احتمال زیاد همین معمار چینی بوده .

ولی گذشته از ایده ی اولیه، اینکه این خانه ی دو طبقه تنها با چسب نواری سر پا نگه داشته شده هم در نوع خود بسیار جالب است. نکته ی جالب دیگر اینست که این طرح قابلیت تبدیل شدن به یک خانه ی واقعی یا یک محل ملاقات یا … را به همراه تمامی امکانات لازم دارا می باشد، حتی طبقه ی اول این خانه به شکل خانه های سنتی چینی طراحی شده است.Xianggang ، معمار این خانه ، این طرح را نمادی برای خانه هایی دانسته که بدون هیچ گونه هزینه ی اضافه، کمترین ضرر را به محیط زیست اطراف خود میزنند و می توان از تک تک آجر های آن ( کاغذ ها! ) دوباره به شکل تازه ای استفاده کرد. شاید هیچ گاه این ایده به صورت انبوه ساخته نشود، ولی هدف این ساختار دلیلی کافی و محکم بود تا این طرح یکی از برگزیدگان این جشنواره باشد.

sperlous.com

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

ويلا ساووا Villa savoye







مکان : پاریس تاریخ ساخت : 1931 – 1925 ویژگی : این ویلا که شاید مهمترین کار لوکوربوزیه باشد یکی از برجسته ترین کارهای اوست که می توان تمام تمام تفکرات ، اصول ، عقاید و ایده های او را در آن دید . ویلا ساوا در دل طبیعت ولی جدا از آن طراحی شده است و مانند نگین دردل طبیعت خود نمایی می کند و نظر بیننده را به خود جلب می کند درست عکس خانه ی آبشار رایت که در دل طبیعت و همگون در طبیعت اطراف خود است . ویلا ساووا در سايتي خارج از پاريس ساخته شد . رعايت 5 اصل لوکوربوزيه در اين طرح ديده مي شود . ارتباط بين ساختمان با طبيعت ، استفاده کردن از رامپ در دو بخش ، يک قسمت در داخل بنا و قسمت ديگر در امتداد ديوار خارجي تا تراس ، طراحي پله در وسط خانه و تاکيد روي آن ، گرايش تنديس گونه بودن ساختمان.

۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

بزودی...

بزودی . سخنرانی مهندس میرمیران (فایل صوتی) را برای دانلود روی سایت میزارم.
منتظر نظراتتون هستم


هادی میر میران

مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.
ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.

زندگی
سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود.
وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.

پیشینهء آموزشی
استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵

افتخارات
معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان
مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
کسب جایزه
مهراز - سال ۱۳۸۱


يادمان و جايزه معماري ميرميران

« جريان نوين معماري ايران ، كه من به آن تعلق دارم. تلاش دارد نوعي معماري بيافريند كه معماري گذشته اين سرزمين كهن را تداوم و تكامل بخشيده و بتواند جايگاهي در خور را در معماري معاصر جهان به خود اختصاص دهد.»

«سيد هادي ميرميران»

مراسم دومين دوره يادمان و جايزه معماري ميرميران در روز سه‌شنبه سوم ارديبهشت ماه 1387 در خانه هنرمندان ايران برگزار ‌گردید.
اين مراسم همه ساله همزمان با روز معمار و سالگرد درگذشت زنده ياد مهندس سيد هادي ميرميران توسط بنياد معماري ميرميران و با همكاري مهندسين مشاور نقش جهان پارس ، انجمن مفاخر ايران و جمعي ديگر از شخصيت‌ها و نهادهاي فرهنگي ، حرفه‌ايي و دانشگاهي با هدف بزرگداشت روز معمار و معرفي و شناساندن جريان نوين معماري ايران كه زنده ياد مهندس سيد هادي ميرميران يكي از بنيانگذاران و پيشگامان آن بود ، برنامه‌ريزي و برگزار مي‌گردد.
مضمون و محور اصلي برنامه‌هاي تدارك ديده شده براي اين دوره از يادمان وجايزه ميرميران به معماران جوان و فارغ التحصيلان رشته معماري اختصاص يافته و جايزه معماري ميرميران نيز به پايان‌نامه هاي ممتاز و نمونه دانشگاهي در رشته‌هاي معماري ، شهرسازي و طراحي شهري اهداء مي‌گردد.
اهم برنامه‌هاي اين مراسم عبارتند از :
· بزرگداشت روز معمار و يادمان مهندس سيد هادي ميرميران
· اهداء جوايز دومين دوره جايزه معماري ميرميران
· نمايشگاه آثار منتخب مهندسي سيد هادي ميرميران
· نمايشگاه پايان‌نامه‌هاي ممتاز دانشگاهي
· نمايشگاه كتاب و نشريات معماري ، شهرسازي و هنر .

Professional Architectur web site

۱۳۸۷ مهر ۱۳, شنبه

مصالح (ETFE)





بسیاری از ما از دیدن " مکعب آب " احساسی جدید از بازی رنگ و نور در یک بنا داشتیم. مکعب آب یا همان مرکز ملی ورزش های آبی چین از جمله ساده ترین و در عین حال پیچیده ترین ساختمانهایی است که تاکنون بنا شده تا آنجا که آن را از معدود بناهایی در جهان به شمار آورده اند که بیشترین بهره وری انرژی را داراست. درکنار نوع تفکر و طراحی معماری و سازه ای که در بطن این بنا وجود دارد ، بسیاری از این مشخصات حاصل بهره گیری از ETFE است. این محصول پلیمری که نوعی پلاستیک شفاف بادوام و پایدار است ، افق های جدیدی برای سازندگان رشته ساختمان فراهم نموده است . از نکات بارز این مصالح ، قابلیت تبدیل آن به ورق ها و صفحات نازک و با دوام است که می توانند به همان صورت مسطح و یا به صورت بالشتک های باد شده مورد استفاده قرار گیرند. معمولا هر صفحه از 2 تا 5 لایه فشرده تشکیل شده است که می تواند در قاب های آلومینیومی متصل به سازه بنا محاط شود.

عایق بندی
این بالشتک ها می توانند با فشاری معادل 220 پاسکال متورم شوند که در این حالت بیشترین توان و مقاومت کششی و نیز عایق پذیری در آنها ایجاد می شود.
میزان عایق بندی در این مصالح به مراتب از مصالح مشابه آن یعنی شیشه بهتر است. به گونه ای که صفحاتی که تنها از 3 لایه تشکیل شده اند به مراتب از شیشه عایق بهتری محسوب می شود. علاوه بر آن با افزایش این لایه ها ، به وضعیت مناسب تری از لحاظ عایق بندی در بنا دست می یابیم.

کنترل انرژی خورشیدی
با وجود اینکه اساس و پایه مواد تشکیل دهنده ETFE از پلیمر شفاف تشکیل شده ، اما راه های بسیاری وجود دارد که با تغییر این خاصیت بتوان میزان انعکاس و یا میزان دریافت اشعه های تابیده شده بر روی آن را تغییر داد.
در واقع می توان صفحات ETFE را به شکل های مختلفی تولید کرد به گونه ای که در عین شفافیت ، بافت روی آن بتواند میزان دریافت انرژی خورشید را کاهش دهد.
روش دیگر ، تولید این صفحات به صورت نیمه شفاف با ته رنگ زمینه سفید است . از سوی دیگردرجه شفافیت را نیز می توان با افزایش و یا کاهش تعداد صفحات تنظیم نمود. از روش های دیگر تنظیم میزان انعکاس و سایه اندازی این نوع از پوشش ، تغییر در میزان فشار هوای دمیده شده در بین محفظه بالشتک ها می باشد. این امر موجب کدر شدن لایه های میانی و در نتیجه تغییر میزان انعکاس درکل سطح می گردد.

دوام و طول عمر
ورقه های ETFE تحت تاثیر اشعه UV ، آلودگی هوا و یا سایر عوامل فرسایشی محیطی قرار نمی گیرند. در آزمایشهای انجام گرفته در آزمایشگاه و یا آزمون های میدانی هیچگونه فساد ، تحلیل رفتگی ، تجزیه و یا کاهش میزان کشش مشاهده نشده است پیش بینی می شود این مصالح بدون هیچگونه شکنندگی و یا تغییر رنگ تا 40 سال عمر مفید داشته باشد.

میزان شفافیت و انعکاس
لایه های ETFEدر مقابل نورهای قابل رویت بسیار شفاف هستند . میزان انتقال اشعه ماوراء بنفش نیز در آنها در حد استاندارد است. علاوه بر آن این نکته نباید ناگفته بماند که این صفحات به میزان بالایی اشعه مادون قرمز را جذب می کنند که این خاصیت می تواند در کاهش میزان مصرف انرژی در ساختمان ها مورد استفاده قرار گیرد.

پاک سازی
ETFE از موادی فشرده و بدون بافت تشکیل شده است که سطح نهایی آن بسیار صاف و هموار است. این خاصیت به همراه عدم وجود چسبندگی در ورق های ETFEموجب شده است که سطح خارجی این مصالح هیچگونه آلودگی به خود جذب ننماید و هرگونه آلودگی مانند فضولات پرندگان نیز به هنگام بارندگی از سطح نما شسته شود به همین دلیل نمای خارجی ساختمان هایی که از ETFE استفاده می نمایند هیچگاه نیاز به پاک سازی ندارند و فضای داخلی نیز هر 5 تا 10 سال بسته به میزان آلودگی فضای داخلی می بایست تمیز گردند. به همین دلیل نیز به تجهیزات گرانقیمت و پیشرفته جهت نگهداری و نظافت پوسته داخلی و خارجی نیاز نمی باشد.

از دیگر مشخصات و مزیت های فنی ETFE می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- کاهش 24 تا 70 درصدی هزینه های نصب
- دارا بودن 1 درصد وزن شیشه
- توانایی باربری تا 400 برابر وزن خود
- قابلیت کشسانی تا 3 برابر
- قابلیت ترمیم قسمت های آسیب دیده با استفاده از وصله هایی از جنس ETFE

اما در مقابل این مزیت ها می توان به معایب ETFEنیز به شرح زیر اشاره نمود:
- ETFE نسبت به شیشه صدای بیشتری را از خود عبور می دهد . به همین دلیل نیز جهت استفاده از آن در بناهایی که به صدابندی بیشتری احتیاج دارند ، محدودیت هایی وجود دارد.
- میبایست به طور منظم و مداومی در بازه های زمانی چند ساله ، هوا با فشار به داخل محفظه های موجود در بین لایه های مختلف آن دمیده شود تا میزان ایستایی و مقاومت آن حفظ شود.
- جمع شدن ETFE به هنگام آتش سوزی و احتراق پذیر بودن آن از جمله دیگر معایب این نوع از مصالح است.

جهت اطلاعات بیشتر و نیز ساختمان هایی که با این مصالح شکل گرفته اند می توان به سایت های زیر مراجعه نمود :
http://www.businessweek.com/innovate/content/apr2007/id20070424_903199.htm

http://images.businessweek.com/ss/07/04/0423_efte/index_01.htm

ساختمان جدید سفارت ایران در توکیو





ساختمان جدید سفارت ایران در توکیو تابستان سال گذشته به بهره برداری رسید. طراحی این ساختمان کار مشترکی میان شرکت باوند از ایران و نی هون سکه ( یکی از بزرگ ترین شرکتهای طراحی در ژاپن) بوده و معمار اصلی این پروژه آقای مهندس حسین شیخ زین الدین می باشد. این پروژه یکی از سری پروژه هایی است که وزارت خارجه ایران در راستای معرفی فرهنگ و تکنولوژی ایرانی ساختمان های مربوط به خود را در خارج از ایران را با همکاری معماران بزرگ ایرانی اجرا می کند. یکی دیگر از پروژه های آشنا در این زمینه کنسول گری ایران در فرانکفورت کار مهندس میرمیران است.ساختمان سفارت دریکی از بهترین مناطق مسکونی در مرکز توکیو و هرچند که به راحتی نمی توان تا نزدیکی آن رفت، ولی می توان از دور فعالیت کارمندان سفارت را دید و بدین وسیله ارتباطی دیداری میان اهالی محل و کارمندان ایجاد می شود.زین الدین در توضیح مفهوم کلی (concept) این پروژه اینگونه می گوید.معماری وسیله است که با آن فرهنگ به تصویر کشیده می شود. نهضت معماری از گذشته آغاز و تا آینده ادامه دارد و تاثیر گذار بر فرهنگ های مختلف است.سابقه تاریخی روابط دیپلماتیک مدرن قدمت چندانی ندارد ولی اصول ساختمان هایی که برای فعالیت های دیپلماتیک ساخته می شود بسیار تغییر کرده است. در اوایل قرن 20 میلادی سفارتخانه یک کشور در خارج مکانی برای معرفی آن کشور بود. ولی امروزه ساختمان سفارت دلیلی بر ارزش انسانی، وسیله ای برای نشان دادن دیدگاه کشور دربرابر توسعه جهانی در روابط بین المللی است. بنابراین با آرزوی اینکه رابطه میان کشور میزبان و مهمان هرچه بهتر بشود، بهتر است تا در طراحی سفارتخانه ها از عنصرهای معماری هر دو کشور استفاده شود.ایجاد توازن میان عنصرهای معماری ایرانی و توکیو به عنوان سایت موضوع اصلی این ساختمان FPRIVATE "TYPE=PICT;ALT="است. و با استفاده از مصالحو تکنولوژی که با شرایط جغرافیایی ژاپن هماهنگ است عنصرهای ساده شده معماری ایرانی به اجرا درآمده است.در این ساختمان تلاش شده است تا عنصرهای ایرانی، مانند حیاط مرکزی و یا سطح دیوارهای بزرگ استفاده شود. حیاط مرکزی در نقش درای اریا (dry area) وظیفه نورگیری ساختمان را به عهده دارد. دیوار منحنی شکل دراین ساختمان به یادآورنده دیوارهای خشتی در معماری ایرانی است. درجهت یکی از سیاست های خارجی ایران که تلاش برای نشان دادن شفافیت ایران و ایجاد حس نزدیکی به ایران در ملت میزبان است، شفافیت ساختمان هم یکی دیگر از موضوعات این ساختمان بود. ولی با توجه به شرایط خواص امنیتی سفارتخانه که نیازمند سیسمتم امنیتی پیچیده ای است، ایجاد هم زمان شفافیت و امنیت در این ساختمان یکی از اهداف این پروژه بود. برای برقراری امنیت لازم در این ساختمان از کمترین تعداد پنجره ها در طبقات پایینی ساختمان استفاده شده است. و نورگیری ساختمان از طریق تاپ لایت ( top light ) آتریوم ( atrium ) و درای اریا(dry area) انجام می شود.( ترجمه است از زبان ژاپنی به فارسی از مجله Contemporary Architecture Vol.59 April 2005 . و چون اصل این مطلب از فارسی و یا انگلیسی به ژاپنی ترجمه شده و از روی آن دوباره به فارسی برگردانده می شود احتمال اینکه منظور نویسنده به خوبی بیان نشده باشد وجود دارد که در اینجا از این بابت پیشاپیش عذر می خواهم )همانطور مهندس زین الدین در توضیح مفهوم کلی سفارت بر این نکته اشاره دارد، هدف از این ساختمان معرفی فرهنگ ایرانی نیست. شما با دیدن این ساختمان نمی توانید ارتباط این ساختمان و ایران را درک کنید و تا توضیح مهندس زین الدین را نخوانید نمی توانید رابطه دیوار منحنی و درای اریا را با معماری ایرانی درک کنید. زیرا که این دو عنصر کاملا در ادبیات مدرن این ساختمان حل شده اند. از این جهت می توان گفت که معمار در به تصویر کشیدن مفهوم مورد نظر خود موفق بوده است و این یک پروژه موفقی است. این موضوع به نظر من یک نقطه قوت این ساختمان است. هرچند من به شخصه با این پیش فرض که لازومی ندارد ساختمان سفارت نماینده ای از فرهنگ ایرانی باشد موافق نیستم ولی این سلیقه شخصی من است و سلیقه مهندس زین الدین چیز دیگر و قابل احترام . و نکته مهم در اینجاست که زین الدین با مهارت فراوان توانسته است مفهومی را که خواسته در این ساختمان به نمایش بگذارد. ولی چیزی در این ساختمان مرا آزار می دهد، این است که نه تنها هویت ایرانی سفارت در این ساختمان دیده نمی شود بلکه هویت معمار را هم در این ساختمان نمی توان تشخیص داد. چرا که ساختمانی که ساخته شده است در عمل هیچ تفاوتی با دیگر ساختمان های ژاپنی از این دست ندارد. به خصوص اینکه شباهت بسیار زیاد با دیگر ساختمان های شرکت نی هون سکه دارد. شاید یکی از دلایل این شباهت بسیار زیاد این باشد که احتمالا طراحی فاز دو به بعد ساختمان را بیشتر همکاران ژاپنی مهندس زین الدین انجام داده اند. و استفاده از جزئیات ( detail ) ها و مصالح رایج در ژاپن این شباهت را بیشتر کرده باشد ( احتمالا این یک امر اجتناب ناپذیر در معماری در خارج از کشور است ). این عوامل باعث شده اند که هویت معمار و پشوانه او دیده نشود و همه محاسن و ویژگی های معمار در پشت آرایشی ژاپنی گم شود و قابل تشخیص نباشد و این جای افسوس و صد افسوس است که این گونه کار مهندس زین الدین در میان هزاران ساختمان دیگر ژاپنی گم شده و نمی تواند برجستگی های خود را به نمایش بگذارد. شاهدی بر سختی اجرا در خارج از کشور است.

iaumemari.com

بتن انتقال دهنده نور




بتن انتقال دهنده نور با نام تجاری ™ Litracon محصول نسبتا جدیدی است که در سال 2004 توسط یک معمار 27 ساله مجارستانی به نام آرن لوسونزی ابداع گردید. این محصول با ترکیب 96% بتن معمولی و 4% فیبرهای نوری محصولی منحصر به فرد را برای هزاره جدید به ارمغان آورده است. هم اکنون بتن لیتراکن با دانسیته 2400-2100 کیلو گرم بر متر مکعب ، مقاومت فشاری 50 نیوتن بر میلیمتر مربع و مقاومت کششی 7 نیوتن بر میلیمتر مربع در سه رنگ خاکستری، سیاه و یا سفید و با ابعاد استاندارد 300*600 میلیمتر و با ضخامت 500-25 میلیمتر تولید میگردد. ازنظر تئوری فیبرهای به کار رفته در لیتراکن قادر به انتقال نور در بتنی به ضخامت 20 متر می باشد. همچنین استفاده از فیبر نوری در اجزای باربر سازه ای بدون تاثیر منفی در مقاومت بالای فشاری و کششی آن می تواند اثری خوب با ایجاد فضاهایی روشن و جذاب داشته باشد.

۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه

بزودی در سایت...

مجله ها و مقالات معماری
نقد و بررسی آثار معماری مدرن

Architecture projects

پروژه های معماری
ماکتهای معماری
مقالات معماری
طراحی گرافیک
عکاسی معماری
عکاسی طبیعت